بردیا بردیا ، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 6 روز سن داره

خاطرات شیرین بردیا

سفر اصفهان با عمو حمید و خاله جم و مامان زرین 3

بالاخره رفتیم اصفهان و بعد شاهین شهر وا خدا تو شاهین شهر کلی آب بازی کردم وا خدا بهشت من اونجا بود کلی کمک خالم چی شستم کلی در پختن غذا کمک دادم کلی همه را دوست داشتم روز اول کلی اصفهان گشتیم رفتیم سی و سه پل و پل خواجو و میدان امام وبازار ها رفتیم کلی خرید کردیم بیشتر مامانم خرید کرد رفتیم پارک صفه تله کابین سوار شدیم کلی اسباب بازی سوار شدیم بیچاره بابام ده دور کل اصفهان راگشتیم شام ها کلا تو رستوران بودیم  وا خدا چقدر خوارک ها خوشمزه بود ماشین بابام خراب شد روز آخری باطری عوض کردیم درست شد خدائیش خیلی خوش گذشت از همه مرسی   بابا بریم دیگه من خسته شدم خوابم میاد مرسی ...
17 شهريور 1392

سفر اصفهان با عمو حمید و خاله جم و مامان زرین

سلام رفتیم سفر با عمو حمید و خاله جم و مامان زرین کلی خوش گذشت از یاسوج رفتیم سمیرم کلی خوش گذشت بابا منو برد کنار آبشار کلی آب بازی کردم عموم و خالم و مامان زرین نیومدند چقدر اینجا خوشگله مامان مرسی دوست دارم مامانم خسته بود ولی بخاطر من اومد 4000 تومان ورودی دادیم(بیب بیب بیب ) رفتیم داخل اینم عکس خوشگلم ادامه دارد... ...
17 شهريور 1392

آشپز خانه

بیاین بدو ئید یه جای خوب پیدا کردم وا خدا کمد آشپزخانه جای خوبیه من میگم مامان مدام در اینجا را باز می کنه وا خدا اینجا چقدر می تونم خرابکاری کنم وا خدا کمکم کن این درو باز کنم تا سطل برنج ها بریزم پائین کمی حال کنم عزیزیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بردیا ...
8 تير 1392

جاده کازرون

رفتیم جاده کازرون کلی خوش گذشت جاتون سبز چه جاده سرسبزی این جاده اونجا کلی بیب.....چیدیدم بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب بیب ...
8 تير 1392

باغ ارم

چند مدت پیش با بابا و مامان رفتیم باغ ارم کلی خوش گذشت چه گلهایی خدائیش تو اردیبهشت و خرداد سری بزنید       ...
8 تير 1392

سفر به کیش (2)

خلاصه کلی خودم را شنی کردم تقصیر بابا بود که کاری به کارم نداشت اونوقت مامان و بابا کلی بحث کردن و خاله من را نجات داد و تمیز کرد وا چقدر پر شن شدم ولی خیلی حال دادا کلی گشتیم همه جا رفتیم تازه تو پاساژ پردیس دوست خوبم حسین جونم دیدم بعد دوباره با سفر دریایی بر گشتیم         ...
8 تير 1392

سفر به کیش

سلام در اردیبهشت ماه بود که یک سفر به کیش رفتیم با عمو حمید و خاله جم و مامان و بابا از اینجا رفتیم لامرد بعد رفتیم ده شیخ و اشکنان و بندر آفتاب هر چی جلو تر می رفتیم کلی گرم می شد تا اینکه رفتیم اولین سفر دریائیم را با لندیگراف رفتیم به جزیره زیبای کیش البته ماشین عموم هم داخل لندیگراف بود کیش که رفتیم همراه عموم قلاب ماهیگیری  را برداشتیم رفتیم ماهیگیری البته هر شب کارمون همین بود ولی سبد ماهیمون هر شب خالی بود چون نتونستیم حتی یه ماهی کوچولو هم بگیریم هرشب که می رفتیم ماهی گیری من کلی دوست داشتم آقا لاکپشته    آقا سفره ماهی     و  من با سنگ های ساحل کلی غذا به ماهیها  داد...
8 تير 1392