بردیا بردیا ، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 29 روز سن داره

خاطرات شیرین بردیا

پیشاپیش عیدتون 1393 مبارک

بازم اومد بهار شاد و خندون با سوسن و با سنبل و با ریحون *** باز عمو نوروز برامون آورده سبزه وگل به جای برف و بارون *** چلچله از سفر رسیده خوشحال نگاه کنید لونه زده تو ایوون *** غنچه ی گل به روی ما می خنده نوروز اومد دوباره فصل گل و بهاره *** نوروز اومد دوباره فصل گل و بهاره رو شاخه ها شبنم دونه دونه *** از شادی و صفا دارن نشونه ببین چقدر دیدنی و قشنگه *** لکه ی ابری که تو آسمونه چلچله از سفر رسیده خوشحال *** نگاه کنید لونه زده تو ایوون غنچه ی گل به روی ما می خنده *** نوروز اومد دوباره فصل گل و بهاره نوروز اومد دوباره فصل گل و بهاره عید را به تمام کسانی که برای من زحمت کشیدن مامان وبابا...
25 اسفند 1392

جشن تولد بردیا

پسرم در هشتم اسفند ماه تولدت را گرفتیم با حضور عمو و خاله عمه و خاله کلی خوش گذشت و جا داره از همه بخاطر زحمتها تشکر کنم مخصوصا از آقا رضا که سنگ تمام گذاشتن عمو رضا مرسی لوست دارم البته همه را لوس دارم بوسسسسسسسسس کلی شاد بودیم و کلی رقصیدیم   حسابی خوش گذشت مامان جون بابت کیک خوشکلت مرسی مامان جون بابت شام زیبا و خوشکلت مرسی کلی هدیه گیرم اومد و یک ماشین شاسی بلند       ...
18 اسفند 1392